ایلیاایلیا، تا این لحظه: 11 سال و 17 روز سن داره

ایلیا عشق مامان و بابا

صدای زندگی...

ا مهر ماه. امروز بهترین آهنگ دنیا تو گوشمون به صدا در اومد.صدای زندگی، صدای عشق، صدای تپش قلب کوچکت... خداوندا این فلب کوچک را مملوء از نور ایمان و عشق کن... بار الهی این طنین دلنواز را از هر آشوب و نا آرامی دور گردان... ایلیا جان اولین بار صدای ضربان فلب شما رو تو هشت هفتگی شنیدیم.اگه بدونی من و بابا چه ذوقی کرده بودیم.از هیجان تعداد ضربان قلبمون به ضربان شما نزدیک شده بود. خیلی دوست داریم عزیز دلم   ...
20 فروردين 1392

شیطون کوچولوی من

سلام عزیز دل مامان و بابا 19 آذر ماه عزیز دلم الان شما روز 4 از هفته 20 هستی. شیطون کوچولوی من امروز رفتیم که دوباری ببینیمت.اما شما بهمون نگاه نکردی.البته دکتر سونوگرافی گوش و بینی و لب و دست ها و پاها و خلاصه همه اعضای بدنت رو بهمون نشون داد ولی زیاد واضح نبود گلم.خلاصه حسرت به دل موندیم عزیزم. ایشالله دفعه بعد که بیایم به دیدنت دیگه بهمون لبخند هم بزنی. خیلی دوست داریم شیرینی زندگی من و بابا ...
20 فروردين 1392

فرشته ای برای نوزاد

  روزی روزگاری نوزادی آماده بود تا به دنیا بیایید پس آن روز از خدا پرسید: "اونها به من می گن که من فردا به زمین فرستاده می شوم اما من چگونه زندگی خواهم کرد. من خیلی کوچک و بیچاره هستم." - درمیان فرشته های بیشمار من یکی را برایت انتخاب کردم و منتظرت است و از تو مراقبت می کند. - اما به من بگو اینجا در بهشت من هیچ کاری انجام نمی دهم اما سرود و نغمه و لبخند برای من کافی است تا شاد باشم. - فرشته تو برای تو آواز خواهد خواند و تو هرروز لبخند خواهی زد و توعشق فرشته ات را احساس خواهی کرد و شاد خواهی بود. - و من چگونه می تونم بفهمم زبان افرادی که با من حرف می زنند ؟من هیچ یک از زبانهای انسانها را نمی دانم! - فرشته تو به تو کلمات شیری...
16 فروردين 1392
1